چرا و چگونه زبانها میمیرند؟
Authors
Abstract:
اکنون جامعه شناسان زبان بر این عقیدهاند که زبانها نوعی موجودات زنده هستند که یک چرخه زندگی قابل پیشبینی را از تولد، طفولیت، بلوغ و سپس زوال تدریجی و مرگ پشت سر میگذارند. از طرف دیگر، عصر حاضر، بدون شک، عصر تغییرات وسیع، تحولات سریع و پویایی مفرط است. آثار چنین تحولات ناگهانی در تغییر مداوم تکنولوژی، فرهنگ مادی، اکوسیستمها و حتی ارزشهای اخلاقی ما قابل مشاهده است. یک مشخصهی بارز این تحولات، زبانهایی هستند که دیگر کسی با آنها تکلم نمیکند. این پدیده – مرگ زبان – و عوامل و شرایطی که به آن دامن میزنند، موضوع مقاله حاضر است. تغییر زبان، انقراض و حذف زبان، اصطلاحات معادل مرگ زبان هستند. اچسون (1995: 197 و 198) از خودکشی زبان و قتل زبان سخن میگویند که هر دو نوعی مرگ زبان هستند. متخصصان زبان طبقهبندیهایی را برای مراحل خطر پذیری زبانها در نظر میگیرند. یکی از این تقسیمبندیها، تقسیم بندی ارائه شده توسط گرایمز (2002: 8) میباشد: 1- زبانهای در معرض خطر شدید 2- زبانهای در معرض خطر جدی 3- زبانهای در معرض خطر 4- زبانهای رو به زوال 5- زبانهای پایدار اما در معرض خطر 6- زبانهای سالم حفظ یا نگهداری زبان نقطهی مقابل مرگ زبان است و این وقتی است که یک جامعهی زبانی تصمیم میگیرد به استفاده از زبان بومی خود ادامه دهد. بیتردید، عوامل متعددی در فرآیند تغییر زبان نقش دارند. بنا به نظر فسولد (1987: 272) دو زبانگی یک شرط لازم برای تغییر زبان است، هرچند کافی نباشد. فسلوند (1987: 217) مهاجرت، شهرنشینی، صنعتی شدن، زبان آموزش و اعتبار اجتماعی زبان را بهعنوان عوامل تعیین کننده در تغییر یا حفظ زبان ذکر میکند. گزایمز (2002: 2و 3) دو عامل سیاست زبانی ملی و بلایای طبیعی را به عوامل یاد شده میافزاید. دورین (1999: 5) میگوید که اوجگیری احساسات ملی گرایانه در اروپای غربی در آغاز عصر صنعتی، تا حدود زیادی، مسئول حذف زبانهای اقلیت است. او معتقد است که این به اصطلاح «ایدئولوژی زبانی غربی» نگرشهای گویشوران بومی جوامع کوچک را نسبت به زبان مادریشان تغییر داده است. تغییر زبان بدون تغییر در نگرشهای گویشوران غیرممکن است. عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نگرش منفی نسبت به زبانهای کم اعتبار را تقویت میکنند و این مسئله راه را برای فراگیری زبانهای معتبر هموار میکند. نتیجهی این فرآیند، مرگ زبان سنتی گروه اقلیت است.
similar resources
استنباطهای شرطی: چرا، چه موقع و چگونه؟
در این مقاله به بیان اهمیت استفاده از آماره های فرعی و نقش آنها در استنباطهای شرطی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه شرطی کردن روی آماره فرعی می تواند به بهبود استنباطها منجر شود. همچنین به برخی ایرادها ، انتقادات و کمبودهای استنباط های شرطی اشاره خواهیم کرد. در ادامه، چگونگی محاسبه برآوردهای مکان- مقیاس بهینه که با نظریه شرطی ارتباط دارند را شرح داده و توضیح می دهیم که چگونه شرطی کردن منجر ...
full textبیوپسی، چرا و چگونه؟
بیوپسی عبارت از برداشت نسج از یک موجود زنده جهت انجام بررسی های میکروسکوپی است. بیوپسی در بسیاری از موارد قطعی ترین جواب را در تشخیص ضایعات به دست می دهد که در صورت عدم انجام بیوپسی، تشخیص قطعی ممکن و میسر نمی باشد. این روش در کنار معاینات بالینی و تهیه شرح حال مناسب از بیماران و تصاویر رادیوگرافی، اطلاعات بسیار با ارزش و مطمئن تری را در اختیار پزشک قرار می دهد. هدف از ارایه این مقاله، مروری بر...
full textجابجایی بین متادون و بوپرنورفین؛ چرا و چگونه؟
پس از ماهها و شاید سالها ماندگاری در درمان نگهدارنده با متادون، در جنبههای مختلف زندگی خود به یک ثبات نسبی رسیده و پس از کسب بیشترین منافع از متادون، از درجازدن و باقی ماندن برای مدت طولانی در درمان نگهدارنده خسته شدهاند. این افراد خواهان قطع یا کاهش دوز دارو و یا تغییر دارو و شرایط درمان هستند، به گونهای که گاهی برخی از آنان حتی بدون اطلاع و نظارت درمانگران و بدون توجه به عواقب و مخاطرات ...
full textهمکاری در تحقیق و توسعه: چرا و چگونه؟
«همکاری در تحقیق و توسعه» مدیران را در مواجه با افزایش تنوع در نیازهای متغیر مشتریان، افزایش رقبا، نرخ رشد شتابان علمی و نوآوریهای فناورانه محصولات کمک مینماید. این همکاری با ظهور مفاهیمی چون جهانی شدن و نوآوری باز بستری را برای رفع محدودیتهای شرکتها، ارتقای توانمندیها نوآوری و افزایش دسترسی شرکتها به بازارها را فراهم آورده است. هر چند همکاری در تحقیق و توسعه توانسته است شرکتها را در ان...
full textMy Resources
Journal title
volume 10 issue 30
pages 83- 106
publication date 2007-02-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023